نوشته شده توسط : nirvana

از زمانی که فیلم به وجود آمد تا به امروز شاهکار هایی را دیدیم که باعث انقلابی در خود شده است. بسیاری از این فیلم ها را اگر با زبان اصلی ببینیم باعث یاد گرفتن زبان آنها می شویم و باعث بهتر فهمیدن موضوع اصلی فیلم می شوید و باعث این می شود که با نوع زندگی ادم ها در جاهای مختلف آشنا شویم.

 

یکی از شیرین ترین زبانها، زبان فرانسوی است. زبانی آهنگین که شباهت حروفش به حروف انگلیسی، از استقلال آن کم نمی کند. یادگیری و همچنین آموزش زبان فرانسوی نیازمند تلاش و حوصله فراوان است تا اینکه زبان آموز به جایی برسد که بتواند کم کم روی پای خود بایستد و متن و محتوای مطالبی که به زبان فرانسوی می خواند را درک کند. یکی از چیزهایی که در آموزش زبان و یادگیری زبان بسیار کمک کننده است، خواندن کتاب و تماشای فیلم است. بیایید با هم چند تا از فیلمهای محبوب فرانسوی را مرور کنیم. آیا شما آنها را تماشا کرده اید؟ و اگر پاسختان مثبت است، آنها را به چه زبانی دیده اید؟

معرفی سه فیلم فرانسوی:

عنوان: آملی (AMELIE)

کارگردان: ژان-پیر ژونه

سال ساخت: ۲۰01

آملی پولن دختری متولد سال 1974 است و توسط والدین عجیب و غریبی پرورش یافته که به اشتباه تصور می کنند او عارضه قلبی دارد و تصمیم می گیرند به او در خانه آموزش دهند. آملی برای کنار آمدن با تنهایی خود دارای تخیل فعال و شخصیتی پر جنب و جوش است. وقتی او شش ساله است ، مادرش ، آماندین ، هنگامی که یک گردشگر کانادایی از پشت بامی بیرون می پرد و بر او فرود می آید، کشته می شود. در نتیجه ، پدرش رافائل بیشتر و بیشتر از جامعه کنار می رود. آملی در سن 18 سالگی خانه را ترک می کند و به عنوان پیشخدمت در کافه ای مشغول به کار می شود.

در آگوست 1997 او  به طور تصادفی یک جعبه فلزی قدیمی از یادگاری های دوران کودکی پسری را پیدا می کند. این جعبه نشان می دهد که آن پسر چند دهه قبل در آپارتمان آملی زندگی می کرده است. آملی تصمیم می گیرد او را پیدا کند و جعبه را به او بازگرداند. او به خودش قول می دهد که اگر او را خوشحال کند ، زندگی خود را وقف شاد کردن دیگران نماید

املی

عنوان: پنهان  (CACHÉ)

کارگردان: میشائیل هانکه

سال ساخت: 2005

یک زوج مرفه پاریسی ، آن و ژرژ لوران ، یک نوار ویدئویی را در املاک خود پیدا می کنند. فیلم نشان می دهد محل سکونت آنها ساعت ها تحت فیلمبرداری بوده و از اینجا متوجه می شوند که تحت نظر هستند. آنها علت موضوع را نمی  فهمند و مردد هستند که آیا این کار دوستان پسر 12 ساله شان است، یا کار طرفداران ژرژ ، که مجری یک برنامه تلویزیونی است.

فیلم دومی به دست آنان می رسد، همراه با یک نقاشی کودکانه از فردی که از دهانش خون جاری است. تصویر های مشابهی نیز به محل کار ژرژ و مدرسه پسرشان ارسال می شود. آنها با ناراحتی به پلیس مراجعه می کنند ولی پلیس می گوید که این فیلم ها را نمی توان بعنوان چیز خطرناکی تلقی کرد. شبی که آنها یک مهمانی برپا کرده اند، فیلم دیگری به دستشان می رسد  با نقاشی مرغی که از گردنش خون جاری است

پنهان

عنوان: بینوایان (LES MISÉRABLES)

کارگردان: تام هوپر

سال ساخت: 2012

فیلم موزیکال انگلیسی زبان که فرانسه سال 1815 را به تصویر می کشد. داستان این فیلم برگرفته از رمان بینوایان ویکتور هوگو است.

زندانی فرانسوی ژان والژان پس از طی دوران حبس 19 ساله خود، به جرم سرقت نان برای خواهرزاده اش، از زندان تولون آزاد می شود. وضعیت مشروط آزادی وی مانع از یافتن کار یا محل اقامتی برای او می شود ، اما اسقف مهربانی به او پناه می دهد. والژان تعدادی از ظروف نقره وی را می دزدد و توسط پلیس دستگیر می شود ، ولی  اسقف ادعا می کند که نقره ها را خودش به والژان داده است و حتی والژان فراموش کرده که باقی آنها را هم با خود ببرد. در نتیجه والژلان آزاد می شود. سپس اسقف به او می گوید که از آن نقره ها برای آغاز یک زندگی صادقانه استفاده کند... والژان هویت جدیدی برای خود انتخاب می کند و تصمیم به کمک به دیگران می گیرد، با عنوان شهردار مادلن.

هشت سال بعد ، والژان صاحب کارخانه ای شده و شهردار مونترویل ، پاسکاله است. تا اینکه ژاور ، که قبلاً نگهبان زندان تولون بوده ، به عنوان رئیس پلیس جدید منصوب می شود. یک روز ژاور می بیند که شهردار مادلن چطور کارگری را که زیر گاری گیر کرده نجات می دهد، به هویت واقعی او  شک می کند، چون تنها یک نفر بوده که چنین قدرتی داشته، ژان والژان...

سخن آخر:

شما کدامیک از این فیلمها را دیده اید؟ کدام یک را بیشتر دوست داشتید؟ کدامیک را برای آشنایی بیشتر با زبان فرانسوی به دیگران توصیه می کنید؟

اگر یادگیری زبان فرانسه، یکی از علایق شماست یا حتی به دلیل شرایط کاریتان یکی  از کارهای لازم برایتان است، می توانید با شرکت در کلاسهای آموزش زبان فرانسه ماژورین، از کلاسهای مدرسین با تجربه بهره مند شوید و به این علاقه یا الزام پاسخ دهید.

ماژورین کمکت می کنه

منبع: وبلاگ ماژورین

 



:: برچسب‌ها: آموزش آنلاین , آموزش زبان , آموزش آنلاین زبان , ماژورین ,
:: بازدید از این مطلب : 192
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 5 آبان 1400 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nirvana

مصر کشوری غنی در افریقا که در زمان خود شهره خاص و عام بود و نیمی از کشور ها  زیر حکومت فرعون ها  بود . کشوری که همیشه زیر نظر جادوگران می گذشت و یکی از تفریحات فرعون ها بود که وقت خود را به دیدن جادوی جادوگران بگذارند. وقتی هم پادشاهان میمرند نفرین هایی گذاشته می شد که کسی نتواند زنده از آنجا در بیایید.

 

در اینجا داستان هایی را در مورد مرگ هایی که با عنوان نفرین مصر باستان معروف شده اند، برای شما می آوریم.

 

دزد آلمانی

 

در سال 2007 یک عتیقه مصری همراه با یادداشتی به سفارت آلمان در مصر ارسال شد ، یادداشتی از فرستنده ناشناس که اعتراف می کرد از زمان سرقت آن چیزی جز درد و رنج برای او و خانواده اش وجود نداشته است.

ظاهراً سارق یادگار را هنگامی که در مصر بود دزدید و با خود به آلمان برده اما ناگهان به بیماری ناشناخته ای مبتلا می شود. نویسنده نامه گفته بود که او تب کرده، فلج شده و سرانجام جانش را از دست داده است.

این عتیقه دزدیده شده، توسط پسر ناتنی آن مرد به مصر پس فرستاده شد.

 

نفرین توت‌عنخ‌آمون 

 

هشدار روی مقبره توت‌عنخ‌آمون  می گوید: "مرگ با بالهای سریع به سراغ کسی خواهد آمد که آرامش شاه را بر هم زند."

چیزی که توسط لرد کارنارون مصرشناس و کاشف هوارد کارتر نادیده گرفته شد، وقتی که در سال 1922 تصمیم گرفتند قبر توت‌عنخ‌آمون  را باز کنند .

لرد کارنارون پشتیبان مالی تیم بود و 4 ماه پس از باز کردن قبر درگذشت. نکته جالب این است که او بر اثر گزش پشه روی گونه اش مرد و گفته شده وقتی او جان باخته ، تمام چراغ های خانه اش خاموش شده است.

 

دست بریده

 

در این حادثه هیچ کس فوت نکرد ولی حوادث دیگری رخ داد... سِر بروس اینگهام دوست هاوارد کارتر بود (یادتان هست که در مورد قبلی از او نام بردیم؟! کسی که ظاهرا برای باستان شناسی به مصر رفته بود ولی از قضا آثار باستانی را برای دوست و آشناهای خودش ارسال می کرده!!). اینگهام در کمال شگفتی هدیه ای از دوست خود دریافت کرد. هدیه ای غریب و وحشتناک.

این یک دست مومیایی شده بود که دستبندی به دست داشت و روی آن نوشته شده بود: "لعنت بر کسی که بدن من را حرکت می دهد." چند روز بعد خانه اینگهام به طور کامل سوخت و پس از بازسازی خانه ، سیل دوباره آن را خراب کرد.

راستی به نظرتان جاب نیست که در هیچ کدام از این دو مورد اتفاقی برای کاشف هوارد کارتر گزارش نشده است!؟

دست بریده

 

 قربانیان توت‌عنخ‌آمون 

 

یک فرد ثروتمند آمریکایی به نام جورج جِی گولد یک سال پس از کشف آرامگاه توت‌عنخ‌آمون  وارد آن شد. وی به محض خروج از قبر بیمار شد، او هرگز بهبود نیافت و بعداً بر اثر ذات الریه درگذشت.

اتفاق عجیبی هم برای سِر آرچیبالد رید افتاد.  رادیولوژیستی که حتی در آن سفر نبود. آرچیبالد رید فقط مومیایی توت‌عنخ‌آمون  را به اشعه ایکس داد، او روز بعد از دریافت مومیایی بیمار شد و کمتر از یک هفته بعد درگذشت.

 

کتاب مردگان

 

آرون اِمبر ، مصرشناس آمریکایی در خانه خود که در حال سوختن بود، جان باخت. این اتفاق در حالی افتاد که او می توانست همراه خانواده اش از خانه در حال سوختن فرار کند، اما او برای حفظ کردن اسنادی که روی آن کار می کرد به داخل خانه برگشت. اسنادی با عنوان "کتاب مصری مردگان".

 

 تسلیم نفرین شدن

 

هیو ایولین وایت باستان شناس که از نفرینی که جان چند تن از دوستان و همکارانش را گرفته بود وحشت زده بود، در خانه اش خودکشی کرد.

گزارش های ضد و نقیض حاکی از آن است که وی یادداشتی بر جا گذاشته است که در آن آمده است: "من تسلیم نفرینی شدم که مرا مجبور به ناپدید شدن می کند."

 

اوزیریس بهترین کاری را که می تواند، انجام می دهد.

 

در سال 1971 مصرشناس والتر برایان امری مجسمه کوچکی را از اوزیریس ، خدای مرگ، در ساکارا پیدا کرد. او آن را به دفتر حفاری آورد ، اما پس از رفتن او به دستشویی ، دستیارش سرو صدایی شنید و پس از آن امری را در حالت فلج پیدا کرد. امری روز بعد پس از تشخیص فلج در سمت راست تمام بدنش، درگذشت.

 ملاقات سالانه با مرگ

 

این داستان مربوط به کاشف و مصر شناس مصری زَهی هواس است. روزی اشیائی را از یک سایت باستان شناسی به نام "کوم ابو بیلو" حمل می کرد ، عمه اش فوت کرد. یک سال بعد و در همان روز عمویش درگذشت. سال بعد مرگ پسر عموی او بود ، اما مرگها پس از آن متوقف شد. هاواس هنوز به وجود نفرین اعتقاد ندارد.

سخن آخر:

 

شما چه داستانهایی درباره مرگ های مصر باستان شنیده اید؟ چقدر آنها را باور کرده اید؟ درباره زبان هیروگلیف چطور؟ چقدر با آن آشنایی دارید یا چقدر برایتان جالب است که منظورتان را با ترسیم آن اشکال منتقل کنید؟ اگر می خواهید زبان هیروگلیف را بیاموزید، با ما تماس بگیرید.

ماژورین، کمکت می کنه.

منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین

 



:: برچسب‌ها: آموزش آنلاین , آموزش زبان , آموزش آنلاین زبان , ماژورین ,
:: بازدید از این مطلب : 214
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 19 مهر 1400 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nirvana

همیشه در همه زبان های دنیا ضرب المثل ها و شعر برای منتقل کردن تجربیات یا باری افزودن تجربه استفاده میکنیم.بعضی از ضرب المثل ها در همه زبان های جهان یکیست و منظور واحد هم میدن. ما در این مقاله می خواهیم بعضی از ضرب المثل هایی که در زبان انگلیسی  که نمونه اش در زبان فارسی یا به صورت شعر یا به صورت مقاله امده است بپردازیم.

 

A bad workman always blames his tools.

عروس نمی تواند برقصد، می گوید زمین کج است.

این ضرب المثل زمانی به کار می رود که کسی در هنگام انجام کار، به جای عملکرد ضعیف خود، عوامل بیرونی را مقصر کارکرد نامناسب می داند.

 

A bird in hand is worth two in the bush.

سیلی نقد بهتر از حلوای نسیه است.

چیزهایی که در حال حاضر داریم از آنچه که امیدواریم بدست آوریم ارزشمندتر هستند.

 

Absence makes the heart grow fonder.

دوری و دوستی.

افراد وقتی از هم فاصله دارند و در کنار هم نیستند، همدیگر را بیشتر دوست دارند و ارتباط بهتری با هم دارند نسبت به زمانی که کنار هم هستند .

 

Actions speak louder than words.

دو صد گفته چون نیم کردار نیست.

این ضرب المثل وقتی گفته می شود که فردی ادعای انجام دادن چیزی را می کند ولی وقتی نوبت به عمل می رسد اقدامی نمی کند.

فردوسی می گوید: بزرگی سراسر به گفتار نیست/ دوصد گفته چون نیم کردار نیست

 

All that glitters is not gold.

هر چیزی که برق می زند طلا نیست.

وقتی چیزهایی که از نظر ظاهری خوب به نظر می رسند ولی ممکن است آنچنان ارزشمند یا خوب نباشند از این عبارت استفاده می کنیم.

 

Among the blind the one-eyed man is king.

در شهر کورها ، یک چشم پادشاه است.

وقتی اکثریت توانمندی ندارند، کسی که ذره ای توانایی بیشتر داشته باشد می تواند حکمرانی کند، در صورتی که خودش فاصله چندانی با ناتوانی دیگران ندارد.

 

Barking dogs seldom bite.

سگی که پارس  می کند، به ندرت گاز می گیرند.

در تصور عموم اینطور است که افرادی که تهدید می کنند کمتر اقدام به انجام کار کنند.

 

Beauty is in the eye of the beholder.

زیبایی در چشم بیننده است. (چشمانتان قشنگ می بیند.)

آنچه ممکن است از نظر شخصی زیبا به نظر برسد ممکن است از نظر شخص دیگر به نظر آنطور به نظر نرسد.

 

Better late than never.

دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.

برای رسیدن به مقصد و یا هدفی هم دقت لازم است و هم سرعت و وقتی کسی سرعتش بیشتر از دقت است، بطوری که تمرکزی روی کار ندارد، می گوییم.

 

Beggars can’t be choosers.

دندان اسب پیشکش را نمی شمارند.

وقتی کسی هدیه ای را دریافت می کند و شروع می کند به ایراد گرفتن یا انتقاد کردن از آن هدیه، می گویند.

 

Cowards die many times before their deaths.

آدم ترسو هزار بار می میرد.

وقتی کسی از چیزی یا از رخ دادن حادثه ای هراس دارد، مدام در این نگرانی سیر می کند که "چه چیزی پیش خواهد آمد؟" در این شرایط و به انتقاد از شرایطی که او خودش را در آن قرار داده به او می گویند.

 

Curiosity killed the cat.

فضولی موقوف

وقتی می خواهیم کی را از دخالت به کارهایی که به او مربوط نیست منع کنیم و همچنین به او هشداری هم داده باشیم که ممکن است این ذخالت سرانجام خوبی نداشته باشد.

 

Don’t bite off more than you can chew

لقمه را به اندازه دهانت بردار.

وقتی فردی می خواهد کاری را انجام دهد که توانایی و قابلیت انجام دادن آن را ندارد، به او چنین عبارتی را می گویند.

 

Don’t bite the hand that feeds you.

نمک خوردی نمکدان نشکن.

این عبارت برای هشدار دادن به فردی است که مورد لطف و محبت کسی قار گرفته ولی به جای قدردانی، در حق آن فرد ناسپاسی و ظلمی روا می دارد.

 

Don’t count your chickens before they hatch.

جوجه را آخر پاییز می شمارند.

این را وقتی می گویند که می خواهند یادآوری کنند که براساس رویدادهای غیرقابل پیش بینی آینده برنامه ریزی نکنید که ممکن است اصلاً اتفاق نیفتد.

 

Don’t judge a book by its cover

آدمها را از روی ظاهرشان قضاوت نکن.

همانطور که شما نمی توانید با دیدن جلد کتاب ، در مورد محتوای آن نظر بدهید ، نمی توانید از ظاهر افراد یا چیزها درباره آنها قضاوت کرده یا نظری دهید.

 

Don’t kill the goose that lays the golden eggs.

مرغی که تخمهای طلایی می گذارد را نمی کشند.

اگر یک غاز که تخم های طلایی می گذارد را بکشید ، چیزی را از بین می برید که سود زیادی برای شما دارد.

 

Don’t put all your eggs in one basket.

تمام تخم مرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید.

تمام تلاش یا سرمایه خود را برای انجام یک عمل، هدف یا موارد مشابه صرف نکنید ، زیرا اگر موثر واقع نشود ، همه چیز را از دست خواهید داد.

 

Every man has his price.

هر آدمی یک قیمتی دارد.

می گویند هرکسی را می توان برای انجام کاری تحت تاثیر قرار داد. فقط ممکن است بعضی از آنها قیمت بالا ، بعضی پایین تری داشته باشند.

 

البته گاهی هم خلاف این ثابت می شود و بعضی آدمها را نیم توان خرید.

 

Half a loaf is better than none.

کاچی بهتر از هیچی است.

دریافت چیزی کمتر از آنچه انسان آرزو دارد و می خواهد، بهتر از بدست نیاورد کل آن است.

 

No pain, no gain

 نابرده رنج گنج میسر نمی شود.

برای موفقیت یا پیشرفت باید رنج برد یا سخت کار کرد.

شکل کامل این بیت از سعدی به این صورت است:

نابرده رنج گنج میسر نمی شود/ مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین



:: برچسب‌ها: آموزش آنلاین , آموزش زبان , آموزش انگلیسی , آموزش آنلاین زبان انگلیسی , ماژورین ,
:: بازدید از این مطلب : 249
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 5 مرداد 1400 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nirvana

تاریخ گذشته ایی نامفهوم برای انسان امروزی که نمی داند در گذشته چه اتفاقات مهمی افتاده است.بخشی از تاریخ در مورد خط ها و سنگ نوشته هایی است که از نیاکان به ما رسیده است یا در حفاری های تاریخی پیدا شده است.با وجود این که خیلی از زبان ها کشف شده اند ولی هنوز بسیار در مورد گذشته سوال هایی دارند.. برای نمونه کتیبه‌های گنجنامه همدان در سال ۱۲۲۰ خورشیدی مورد بررسی، مطالعه و نگاره‌برداری قرار گرفت. پس از آن محققان با استفاده از این کتیبه‌ها موفقیت بزرگی در رمزگشایی از خط میخی پارسی باستان بدست آوردند. به این ترتیب گویی سنگ نوشته‌های گنجنامه همدان کلیدی را به محققان داد تا به وسیله آن کتیبه داریوش بزرگ در بیستون را بخوانند.

 

امروزه همچنان تعدادی از زبان های باستانی وجود دارد که در انتظار رمزگشایی کامل هستند ما در اینجا به ۵ مورد از آنها می‌پردازیم.

 

خط مرویتی (Meroitic)

 

کلود ریلی، مدیر عملیات باستان شناسی فرانسه در سدینگا در مقاله‌ای که در سال 2016 در دائره المعارف مصرشناسی UCLA چاپ شد بیان کرد: از سال 300 پیش از میلاد تا سال 350 میلادی پادشاهی "کوش" در شهر مروه در سودان مستقر بود و از زبانی به نام "مرویتی" استفاده می‌شد.

ریلی نوشت: "مرویتی به دو صورت خط شکسته (cursive) و هیروگلیف نوشته شده است که هر دو از خط های مصری گرفته شده اند. متن‌ها در سال 1907-1911 توسط اف. لی. گریفیت رمزگشایی شدند، اما اطلاعات درباره خود زبان هنوز ناقص است و بدون درک زبان، محققان در ترجمه دقیق متون مشکل دارند."

ریلی همچنین می‌گوید اخیراً وابستگی هایی از زبان مروتیک مشخص شده است به این ترتیب که این زبان متعلق به شاخه شمال شرقی سودانی از زبان‌های نیلی ‌صحرایی (Nilo-Saharan) است که گروهی از زبان‌های وابسته به هم هستند. پیش بینی می‌شود با این کشف پیشرفت‌های بیشتری در درک متون مرویتی با تحقیقات زبانی تطبیقی بدست آید.

زبان دره سند (Indus Valley)

 

تمدن دره سند (که گاهی تمدن هاراپان نیز نامیده می‌شود) در حدود 4000 سال پیش، از بستر رود سند برخاست و در پاکستان و هند امروزه شکوفا شد و بازمانده‌هایی از این تمدن در افغانستان، ترکمنستان و ایران نیز حفاری و کاوش شده‌ است. این تمدن در طی دوره تغییرات آب و هوایی باستان رو به زوال نهاد. ساکنان بین‌النهرین با آنها رابطه تجاری فعال داشته‌اند و در برخی از متون بین‌النهرین نیز از آنها با عنوان ملوهایی (Meluhhans) یاد شده است.

سیستم نوشتاری که توسط مردم تمدن دره سند استفاده شده رمزگشایی نشده اما دانشمندان متوجه شده اند که آنها در نوشتار از یک سری نشانه‌ها استفاده می‌کرده اند. محققان امیدوارند که روزی متنی پیدا شود که هم به زبان دره سند نوشته شده باشد و هم به زبان بین النهرین که از قبل شناخته شده است. اگر چنین متنی وجود داشته باشد، می‌توان آن را در عراق امروزی یافت، جایی که تجارت میان بین‌النهرین و تمدن دره سند رخ می‌داده است.

 

خط A (Linear A)

 

خط A یکی دیگر سیستم‌های نوشتاری رمزگشایی نشده است که توسط مینویایی‌های (Minoan) باستان استفاده می‌شده است. آنها در حدود 2500 تا 1450 سال پیش از میلاد در کرت می‌زیسته‌اند. این خط برای اولین بار توسط آرتور ایوانز باستان شناس مورد توجه قرار گرفت که یک قرن پیش در شهر مینوی کنوسوس حفاری هایی‌انجام داده بود.

فوران تره (Thera) که در حدود 3500 سال پیش اتفاق افتاد موجب پایان یافتن تمدن مینویایی بوده است. گروه جدیدی که دانشمندان آنها را مایکنی‌ها می‌نامند در کرت به قدرت رسیدند و از سیستم نوشتاری خود استفاده کردند که این خط رمزگشایی شده است و محققان آن را Linear B می‌نامند.

خط نیا ایلامی (Proto-Elamite)

 

نیا ایلامی یا آغاز ایلامی یا شوش 3 دوره‌ای از تاریخ ایلامی بین سال‌های ۳۲۰۰ تا ۲۷۰۰ پیش از میلاد می‌باشد و قدیمی‌ترین خط ایلامی که نیاایلامی نام‌گرفته، اولین بار ۳۱۰۰ پیش از میلاد در شهر شوش، در جنوب غرب ایران بکار گرفته شده است، یعنی در پایتخت ایلامیان. گویا خط نیا ایلامی از خط میخی سومری یا خط باستانی سومری گسترش ‌یافته باشد.

خط نیا ایلامی دارای ۱۰۰۰ نشانه است و به‌نظر می‌رسد که باید بخشی از آن واژه‌نگار(Logogram) باشد. این خط نیز هنوز رمزگشایی نشده و زبانی را که نمایش می‌دهد هنوز ناشناخته است.

متاسفانه بسیاری از متن های برجای مانده در حال حاضر در در خانه خود در ایران نیستند و در موزه لوور هستند. در سال 2013 توافق نامه‌ای بین موزه لوور و کتابخانه دیجیتالی CDLI برای دیجیتالی کردن تمام متون نیا ایلامی موزه منعقد شد.

 

خط قبرسی- مینویایی (Cypro-Minoan)

 

این سیستم نوشتاری به طور گسترده‌ای در اواخر قرن ۱۶ و اوایل قرن 11 پیش از میلاد در قبرس مورد استفاده قرار می‌گرفت. نیکول هیرشفلد، استاد مطالعات کلاسیک در دانشگاه ترینیتی در سن آنتونیو، در مقاله‌ای که در "کتاب آکسفورد دوره مفرغ دریای اژه" (انتشارات دانشگاه آکسفورد، 2010) منتشر شده است گفته فقط حدود 200 متن مربوط به قبرسی- مینویایی باقی مانده است که "بیشتر آنها بسیار کوتاه هستند". وی همچنین نوشت: تعداد اندک متن های قبرسی- مینویایی و طول کوتاه بسیاری از این متن‌ها رمزگشایی را با مشکل روبرو می‌کند. "رمزگشایی امکان پذیر نیست مگر اینکه بایگانی‌های قابل توجه و یا [متن] دو زبانه‌ای کشف شود."

سخن پایانی:

ما در اینجا تعدادی از خط‌وطی را نام بردیم که باستان شناسان متوجه شده‌اند که آنها را نمی‌شناسند و حتماً خط‌های بیشتری هم هستند که هنوز محققان حتی از وجودشان هم بی‌خبر هستند. نکته‌ای که در اینجا سعی داشتیم توجه شما را به آن جلب کنیم آن است که خط‌ها به محققان کمک می‌کنند که حتی ارتباطات مردم یک دیار را با سرزمین‌های دیگر کشف کنند. ولی به رغم اهمیت موضوع خط امروزه حکومت‌هایی مانند ترکیه خط رسمی کشورشان را عوض کرده‌اند و در این شرایط رد اینکه ریشه کلمات و ارتباطات قدیمی کلمات با هم چه بوده، گم می‌شود. این موضوع در نوشتارهای روزمره ما نیز به چشم می‌خورد که اساساً به نوشتار محاوره‌ای هم هیچ شباهتی ندارد. برای نمونه کلمه "بگذار" در عبارت "وسیله‌ها را در جای خود بگذار." که تازگی در خط محاوره‌ای بصورت "بذار" نوشته می‌شود.

کلمه بگذار از ریشه گذاشتن و به معنی نهادن و قرار دادن است: "گلها را در گلدانهای جداگانه بگذارید."

کلمه بگزار از ریشه گزاردن و به معنی ادا کردن و به جا آوردن است: "مردم سپاسگزار قانونگذاران دانا هستند."

این یک نمونه ساده از کاری است که ما با بی تفاوتی به خط مرتکب می‌شویم و به مرور و با گسترش این خطِ بدون پشتوانه ارتباط خود را با تاریخ خود و اینکه از کجا آمده‌ایم از دست می‌دهیم.

برای مطالعه درباره زبانهای باستانی ایرانی و غیرایرانی می توانید از همین جا، از کلاسهای آنلاین ماژورین آغاز کنید.

منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین



:: برچسب‌ها: آموزش آنلاین , آموزش زبان , آموزش زبان باستانی , آموزش آنلاین زبان باستانی , ماژورین ,
:: بازدید از این مطلب : 228
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 19 تير 1400 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nirvana

 

همیشه مسافرت کردن و سفر رفتن و تجربه کردن لذت های زیادی دارد به خصوص که آن کشور ترکیه هم باشد و بتوانیم هم جاهای دیدنی ترکیه رو ببینیم و هم بتوانیم با ساکنین و شهروندان این کشور ارتباط داشته باشیم و هم بتوانیم زبان دیگری هم بیاموزیم.

نکته دیگری که وجود دارد این است که اکثر شهروندان کشور ترکیه زبان انگلیسی بلد نیستند و تنها راه ارتباطی با آن‌ها این است که به زبان خودشان با آن‌ها صحبت کنید؛ بنابراین زبان انگلیسی در هنگام سفر به ترکیه حتی در شهرهای اروپایی آن هم برای شما کاربرد چندانی نخواهد داشت.

البته ذکر این نکته نیز ضرورت دارد که در زمان سفر با تور ترکیه، نیاز به تسلط به زبان ترکی استانبولی نیست. شهروندان ترکیه به خوش‌رویی و مهمان‌نوازی شهرت دارند. حتی اگر  به زبان خودشان با آن‌ها صحبت نکنید، آن‌ها برخورد گرم و صمیمانه‌ای با شما خواهند داشت.

به‌طورکلی در هر کشور خارجی که قصد سفر با آن را داشته باشید، باید بتوانید با زبان آن کشور ارتباط برقرار کنید. اگر قصد سفر به کشور ترکیه را دارید و تصمیم دارید از اماکن دیدنی ترکیه بازدید کنید، بهتر است تا جای ممکن با کلمات پرکاربرد و کلیدی ترکی استانبولی آشنایی داشته باشید.

در این مطلب برخی کلمات کلیدی را در ترکی استانبولی بیان کرده‌ایم که بیشترین کاربرد را داشته و بسیار رایج هستند.

 

کلمات پرکاربرد ترکی استانبولی

 

Merhaba

معنی: سلام

Teşekkür ederim

معنی: متشکرم

Sağol

معنی: متشکرم (غیررسمی)

Afedersiniz

معنی: ببخشید، معذرت می‌خواهم

Lütfen

معنی: لطفاً

Şerefe!

معنی: به‌سلامتی

Hoşça kal

معنی: خداحافظ

Fiyatı ne kadar?

معنی: قیمتش چقدر است؟

Hesap lütfen

معنی: صورت‌حساب لطفاً

Banyo nerede?

حمام کجاست؟

Türkiye

معنی: ترکیه

Türk

معنی: ترک

Türkçe

معنی: ترکی (زبان)

Evet

معنی: بله

Hayır

معنی: نه

Bir

معنی: یک

İki

معنی: دو

Üç

معنی: سه

Bu

معنی: این

Şu

معنی: آن

 Çok iyi

معنی: خیلی خوب

Güzel

معنی: زیبا، قشنگ

Lezzetli

معنی: خوشمزه

Bundan hoşlanıyorum

معنی: این را دوست دارم.

Tamam mı?

معنی: حله؟ باشد؟

Tamam

معنی: باشه. خوبه.

Bu iyi

معنی: این خوب است.

nerede?

معنی: …. کجاست؟

Ne?

معنی: چی؟

Ne zaman?

معنی: چه زمانی؟

Az / Biraz

معنی: کم، یک کمی

Hoş geldiniz!

معنی: خوش آمدید

Günaydın

معنی: صبح‌به‌خیر

İyi geceler

معنی: شب‌به‌خیر

Hoşça kal!

معنی: خداحافظ، به‌سلامت

Görüşmek üzere

معنی: به امید دیدار

Çok teşekkürler

معنی: خیلی ممنون

Rica ederim

معنی: خواهش می‌کنم.

Sorun değil

معنی: مشکلی نیست.

Seni seviyorum

معنی: دوستت دارم.

Tebrikler!

معنی: تبریک

Üzgünüm

معنی: متأسفم

Ne tavsiye edersiniz?

معنی: چه توصیه‌ای دارید؟

Bir fotoğraf çekebilir miyim?

معنی: یک عکس می‌توانم بگیرم؟

O nedir?

معنی: آن چیست؟

Nerelisiniz?

معنی: اهل کجا هستید؟

lıyım

معنی: اهل …. هستم.

Nasıl gidiyor?

معنی: اوضاع چطوره؟ حالت چطوره؟

İyiyim

معنی: خوبم

Adınız ne?

معنی: اسم شما چیست؟

Benim adım …

معنی: اسم من … است.

Tanıştığımıza memnun oldum

معنی: از آشنایی‌تان خوشوقتم.

Ben de memnun oldum

معنی: من هم خوشوقتم.

Burada

معنی: اینجا

Orada

معنی: آنجا

İlginç

معنی: جالب

Mümkün

معنی: ممکن

Doğru

معنی: درست، صحیح

Harika

معنی: عالی

Favori

معنی: موردعلاقه

Ünlü

معنی: مشهور

Muhteşem!

معنی: فوق‌العاده

Meşgul

معنی: پرمشغله

Hazır

معنی: آماده

Daha sonar

معنی: بعداً

Şimdi

معنی: الان

Ben

معنی: من

Sen

معنی: تو (غیررسمی)

Siz

معنی: شما (رسمی یا برای جمع)

Arkadaş

معنی: دوست

Hiçbir şey

معنی: هیچی

Daha çok

معنی: بیشتر

Belki

معنی: شاید

۷۴.Elbette

معنی: البته

Katılıyorum

معنی: موافقم

Anlıyorum

معنی: فهمیدم

Anlamıyorum

معنی: نمی‌فهمم

Lütfen tekrarlar mısın?

معنی: لطفاً تکرار می‌کنید؟

İngilizce konuşabiliyor musun?

معنی: می‌توانید انگلیسی صحبت کنید؟

Çok az Türkçe konuşabiliyorum

معنی: من می‌توانم خیلی کم ترکی صحبت کنم.

Türkçe’de nasıl … dersiniz?

معنی: در ترکی چطور …. را می‌گویید؟

ne demek?

معنی: …. به چه معناست؟

Buradan internete girebilir miyim?

معنی: از اینجا می‌توانم به اینترنت وصل بشم؟

Yakınlarda iyi bir restoran önerebilir misiniz?

معنی: آیا می‌توانید یک رستوران در این نزدیکی پیشنهاد بدهید؟

Biraz indirim yapabilir mısınız?

معنی: کمی تخفیف می‌توانید بدهید؟

İmdat!

معنی: کمک!

Polis

معنی: پلیس

Doktor

معنی: دکتر

Kayboldum

معنی: گم شدم

Hangi yöne?

کدام راه؟

Bankamatik

معنی: خودپرداز، ATM

Bugün

معنی: امروز

Meşgul

معنی: پرمشغله

Hazır

معنی: آماده

Daha sonar

معنی: بعداً

Şimdi

معنی: الان

Ben

معنی: من

Sen

معنی: تو (غیررسمی)

Siz

معنی: شما (رسمی یا برای جمع)

Arkadaş

معنی: دوست

Hiçbir şey

معنی: هیچی

Daha çok

معنی: بیشتر

Belki

معنی: شاید

Elbette

معنی: البته

Katılıyorum

معنی: موافقم

Anlıyorum

معنی: فهمیدم

Anlamıyorum

معنی: نمی‌فهمم

Lütfen tekrarlar mısın?

معنی: لطفاً تکرار می‌کنید؟

İngilizce konuşabiliyor musun?

معنی: می‌توانید انگلیسی صحبت کنید؟

Çok az Türkçe konuşabiliyorum

معنی: من می‌توانم خیلی کم ترکی صحبت کنم.

Türkçe’de nasıl … dersiniz?

معنی: در ترکی چطور …. را می‌گویید؟

ne demek?

معنی: …. به چه معناست؟

Buradan internete girebilir miyim?

معنی: از اینجا می‌توانم به اینترنت وصل بشم؟

Yakınlarda iyi bir restoran önerebilir misiniz?

معنی: آیا می‌توانید یک رستوران در این نزدیکی پیشنهاد بدهید؟

Biraz indirim yapabilir mısınız?

معنی: کمی تخفیف می‌توانید بدهید؟

İmdat!

معنی: کمک!

Doktor

معنی: دکتر

Kayboldum

معنی: گم شدم

Hangi yöne?

کدام راه؟

Bankamatik

معنی: خودپرداز، ATM

Bugün

  معنی: امروز

 

سخن پایانی 

 

در این مقاله کلمات کلیدی و پرکاربرد ترکی استانبولی برای آشنایی برای شما با این زبان آورده شده است. اگر قصد آشنایی و شروع یادگیری این زبان را دارید، این مطلب می‌تواند به شما کمک کند. اما درصورتی‌که قصد یادگیری این زبان را به طور کامل و جدی دارید،

بهتر است با تهیه منابع یادگیری این زبان و شرکت در کلاس‌های زبان ترکی استانبولی اقدام به یادگیری این زبان کنید 

 

 

 

 

 

 

 

 

 .

 

 



:: برچسب‌ها: آموزش آنلاین , آموزش زبان , آموزش ترکی استانبولی , آموزش آنلاین ترکی استانبولی , ماژورین ,
:: بازدید از این مطلب : 271
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 1 تير 1400 | نظرات ()
نوشته شده توسط : nirvana

روسیه کشوریه که با محض شنیدن اسمش یاد آب و هوای به شدت سردش و جاذبه‌های گردشگریش میفتیم (البته دخترای خوشگلشم جای خودشون رو دارن) روسیه یکی از وسیع‌ترین کشورای جهانه و جزو پرقدرت‌تریناش و خب قطعا چنین کشوری زبان غنی و قویی داره زبانی که حدود 258 میلیون نفر به آن یعنی  روسی صحبت می‌کنن؛البته ازین نکته نباید غافل شد که روسی جزو زبان‌های دشوار برای یادگیریه اما این چیزی از جذابیت این زبان و ادبیات شاهکار این کشور کم نمیکنه در ادامه به حقیقت‌های جالبی راجع‌به این زبان میپردازیم

 

1.     زبان فضایی:

 

جالب است بدانید که فضانوردان ملزم به یادگرفتن زبان روسی هستند؛ چرا که سیستم رایانه‌ای در ایستگاه فضایی بین‌المللی از هر دو زبان انگلیسی و روسی استفاده می‌کند. فضانوردانی که به ایستگاه فضایی سفر می‌کنند؛ باید سفینه‌ی سایوز را کنترل کنند که با زبان روسی کار می‌کند. آن‌ها برای سفر کردن با سایوز باید به قزاقستان نیز بروند. یک شخص روسی زبان فرماندهی فضاپیما را بر عهده دارد و همینطور بیشتر خدمه هم به این زبان صحبت می‌کنند.

 

2.     الفبای سیریلیک:

 

در شکل نوشتاری، زبان روسی از الفبای سیریلیک استفاده می‌کند. اما در حقیقت این الفبا را از یونان، در قلمروی امپراتوری بلغارستان وام گرفته است. برخی از این حروف به الفبای انگلیسی شبیه‌اند؛ گرچه تلفظ متفاوتی دارند.

 

3.     زبان روسی در 47 ایالت آمریکا:

 

ایالات متحده‌ی آمریکا یک کشور چند زبانه محسوب می‌شود. پس تعجبی ندارد اگر بگوییم که زبان روسی در بخش‌های زیادی از این کشور رواج دارد. یعنی حدود 900000 نفر در ایالاتی از جمله نیویورک، کالیفرنیا، واشنگتن، ایلینوی، نیوجرسی، پنسیلوانیا و فلوریدا روسی صحبت می‌کنند.

 

4.     شمار واژگان محدود:

 

زبان انگلیسی دربرگیرنده‌ی بیش از یک میلیون کلمه است، این در حالی است که زبان روسی تنها حدود دویست هزار واژه دارد. اما با این وجود مشکلی در بیان معانی و منظور خود ندارند. چرا که بسیاری از کلمات دارای معانی متعددی هستند و همین هم باعث شده است که آن‌ها فقط حدود 2500 واژه را به کار ببرند!

 

5.     تمایز دادن رنگ آبی:

 

مردم روسیه رنگ آبی را به دو گروه تقسیم می‌کنند؛ آّبی روشن(goluboy) و آبی تیره(siniy). مطالعات انجام شده بر تعدادی شرکت‌کننده‌ی روس و انگلیسی حاکی از آن است که روس‌ها در مقایسه با انگلیسی‌ها، سریع‌تر تفاوت میان طیف‌های مختلف رنگ آبی را متوجه می‌شوند. نکته‌ی جالب‌تر آن که آن‌ها حتی قادرند؛ تفاوت بسیار جزئی میان رنگ‌های آبی را نیز تشخیص دهند.

 

6.     انگلیسی زبان‌ها تنها ده درصد از روسی را متوجه می‌شوند:

 

حتی اگر روسی و انگلیسی از یک خانواده‌ی زبانی هم باشند؛ باز هم به زیرشاخه‌ها‌ی متفاوتی تعلق دارند و همین واقعیت بیانگر این است که چرا انگلیسی زبان‌ها درصد کمی از روسی را متوجه می‌شوند.

 

7.     فعل اسنادی "بودن" فقط در زمان‌های گذشته و آینده:

 

بعضی زبان‌ها مثل فارسی و اسپانیایی، روش‌های مختلفی برای بیان فعل "بودن" دارند.در حالی که زبان روسی این قابلیت را فقط در مورد زمان گذشته و آینده داراست.

 

8.     صفت‌های یک سیلابی:

 

بسیاری از کلمات روسی فقط یک بخش یا حتی یک حرف دارند؛ با این حال همه‌ی صفات دو یا چند سیلاب دارند؛ به جز" злой" به معنای عصبانی.

 

9. نام خانوادگی، تابع جنسیت:

 

نام‌های روسی از یک نام و نام خانوادگی به انضمام یک نام مستعار تشکیل می‌شوند. اما نکته‌ی جالب توجه آن‌ جاست که در ساختار نام خانوادگی، نام پدر به علاوه‌ی یک پسوند متفاوت برای دختر و پسر قرار دارد. به این ترتیب که اگر فردی به نام ایوان، یک دختر و پسر داشته باشد؛ نام خانوادگی دخترش" ایوانوونا" و نام خانوادگی پسرش "ایوانوویچ" خواهد بود.

 

10. جای خالیِ O”":

 

در سال 1969 "ژرژ پرک"، رمانی با عنوان “disparition”نوشت. شاید بتوان گفت که عجیب‌ترین ویژگی این کتاب این بود که حرف e اصلا در آن وجود نداشت! هنگامی که این رمان توسط "والری کازلوف" در سال 2005 به روسی نیز ترجمه شد؛ هیچ حرف o در آن به چشم نمی‌خورد!

 

11. نامی عجیب برای آلمانی‌ها:

 

روس‌ها با یک عنوان عجیب از آلمانی‌ها یاد می‌کنند: "немецкий"؛ به معنی "کسی که نمی‌تواند صحبت کند." ریشه‌ی این واژه یک کلمه‌ی روسی به معنای "بی‌صدا" شناسایی شده که در بعضی موقعیت‌ها، معنی "احمق و بی‌خاصیت" هم می‌دهد. در ابتدا، این کلمه به همه‌ی خارجی‌هایی که روسی صحبت نمی‌کردند؛ اطلاق می‌شد. اما از آنجایی که سهم بیشتر این خارجی‌ها، آلمانی‌ها بودند؛ با گذشت زمان این عنوان تنها به آن‌ها اختصاص یافت و تا امروز هم همراه‌شان مانده است.

 

12.ضمایر حیاتی:

 

در زبان روسی، یک مرز باریک میان افعال و ضمایر رسمی و غیررسمی وجود دارد. با در نظر گرفتن این موضوع که رعایت کردن آداب و رسوم گفت و گو برای این فرهنگ بسیار مهم است؛ توصیه می‌شود که حتما بر این حیطه از دستور زبان مسلط باشید! ضمایر رسمی در برخوردهای اولیه و ضمایر غیر رسمی برای مکالمات دوستانه.

 

13. مراقب تاکید هایتان باشید:

 

یکی از ویژگی‌های زبان روسی که شاید هم کمی یادگیری آن را دشوار می‌کند؛ واژه‌های هم‌آوا است. به این ترتیب که دو کلمه با ظاهر یکسان، و تلفظی که تا حد زیادی مشابه است؛ با توجه به اینکه هنگام ادا شدن، بر کدام سیلاب آن‌ها تاکید می‌گذاریم؛ معنای متفاوتی دارند. مثلا، یک کلمه‌ی واحد هم‌زمان می‌تواند به این دو شکل معنی دهد: "من پرداخت می‌کنم"؛ "من گریه می‌کنم."

 

سخن پایانی:

 

در این نوشتار کوتاه به بررسی برخی از حقایق جالب و کم‌تر شنیده شده درباره‌ زبان روسی پرداختیم. آموختن هر زبانی برای ما دری است به سوی یک جهان جدید با فرهنگی منحصر به فرد. امید داریم که در این مسیر موفق باشید.


منبع : وبلاگ ماژورین



:: برچسب‌ها: زبان روسی , آموزش آنلاین روسی , آموزش زبان , ماژورین ,
:: بازدید از این مطلب : 278
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 21 ارديبهشت 1400 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 70 صفحه بعد